قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مقالات
::حجاب و عفاف در آثارشعرا و نویسندگان
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزش‏مند در نهضت آزادانديشي
::مسألة شرّ در نگاه فلسفي امام سجّاد ( ع )
::پیامبر ( ص ) و عدالت اجتماعی
::پیامدهای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی زنان
::سیره عملی پیامبر (ص) در اخوّت اسلامی
::ادبیّات میراث دار ارزش های اخلاقی و اجتماعی
::گلایه ها و شِکوه های ملّا محمّد تقی ناهیدی
::نقش رهنمودهای امام خمینی (ره) در پیوند عاشورا و قیام 15 خرداد
::انسان در منابع اصيل اسلامي ( قرآن و حديث )
::داستان شراره های گل
::ابوتراب جلی
::اسراف و تبذیر از منظر امام علی (ع)
::اصطلاحات قرآنی در ارتباط با الگوی مصرف
::اصلاح الگوی مصرف در بیان شاعران
::اقتصاد سالم از دیدگاه قران و ائمه اطهار
::الگوهاي رفتاري و اخلاقي از ديدگاه قرآن و پيامبر (ص)1
::امام علی(ع)، دشمن شناسی و دشمن ستیزی
::امنیت پایدار و آرامش روانی جامعه در قرآن
::اندیشه شیعی و جهانی شدن حکومت اسلامی
::تسبیح موجودات در نهج البلاغه
::اندیشه های اجتماعی و انسانی در شعر هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::تأثیر قرآن و احادیث در دیوان شهریار
::عرفان سعدی در بوستان
::بحر طویلی در ترغیب و ترویج فرهنگ وقف در بین اقشار جامعه
::خرافه شويي در آثار استاد مطهّری
::معناشناسی «فتنه» در قرآن
::ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ
::تأثير قرآن در سلوک فردی و اجتماعی
::تأثير قرآن بر شعر تعليم
::جایگاه پیامبر اعظم (ص) در ادبیّات معاصر فارسی
::سیره ی حکومتی و سیاسی پيامبر اعظم (ص)
::اندرزهای حکیمانه ی رودکی
::اقدامات امیرکبیر در صنعتی کردن ایران و مبارزه با استعمار اقتصادی
::الگوبرداری نسل جوان از قرآن و سیرۀ معصومین
::داستان کوتاه و روی کرد نویسندگان زن شهرستان دزفول به آن
::نقش و موقعیّت زن در سیرة نظری و عملی پیامبر اعظم ( ص )
::نقش شاعران و نویسندگان در معرّفی و تعمیق منازعه ی مشروطه و مشروعه
::انفاق و روزی حلال در قرآن و احادیث
::تبیین توان مندیها، فرصت ها و تهدیدات آموزش عالی در توسعه ی فرهنگی ـ اجتماعی ایران و کشورهای منطقه
::ائمّۀ اطهار تجلّی بهترین الگوی مصرف
::حمایت های حاج ملّاعلی کنی از فقرا و ایتام
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه و استفاده از آنها در سالم سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی ها و فضایل اخلاقی
::عوامل همگرا و واگرا در اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی
::خشونت خانوادگي، زمينه، عوامل و راهكارها
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::تربيت اجتماعي در سيرة معصومين ( ع )
::زنان نامدار شیعة عصر رضوی ( ع )
::نقش پیامبر ( ص ) در پیدایش نهضت آزاد اندیشی
::مدنیّت و مفهوم آن از دیدگاه پیامبر اسلام ( ص )
::جانبازان شیمیایی
::چشم انداز زن ایرانی و پژوهش در قرن بیست و یکم
::سیره ی فرهنگی و اجتماعی امام رضا (ع)
::عشق و محبّت از ديدگاه عرفای معاصر
::نامه ای به امام رضا (ع)
::نوآوری قرآن کریم در موضوع عصمت پیامبران و مقایسه ی آن با تورات
::بررسی جریان داستان کوتاه پس از انقلاب
::علی بن مهزیار اهوازی و ارتباط او با امامان هم عصرش
::شب عاشورا
::آزادگی و ساده زیستی در زندگی شهید مدرّس
::حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن
::تشويق به انديشمندي و تبيين آزادي بيان در چهار چوب قانون
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزشمند در نهضت آزادانديشي
::انتظار و نشانه هاي ظهور
::جهاني شدن و ظهور
::ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در
::جایگاه زن در سیره و کلام پیامبر اعظم ( ص )
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::وضعیّت اجتماعی زن ایرانی از قرن 19 تا امروز و وظیفه ی او در جامعه ی معاصر ایران
::مستندات قرآنی و روایی انسجام اسلامی و برائت از مشرکین
::نقش زبان و ادبيات فارسي در اتّحاد ملّي و انسجام اسلامي
::وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و ﺷﺄن نزول و نقش آیات در انسجام اسلامی
::زبان فارسی و وحدت ملّی و انسجام اسلامی
::زبان و ادب فارسي، سند هويّت ملّي
::بررسي حقوق زنان در اسلام و كشورهاي صنعت
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::سیره و سلوک امام علی (ع) در برخورد با مخالفان
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه
::قرآن و عترت (ع) و فمینیسم
::نماز در آثار نثر عرفانی ایران
::گزیده ی چند داستان کوتاه، خاطره، نمایش نامه و فیلم نامه از دفاع مقدّ
::عشق و انديشه ي امين پور در « بي بال پريدن »
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::مباني فقهي ـ حقوقي مرتبط با مسايل اقتصادي، اشتغال و استقلال مالي زنان
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::نقش اخلاق اسلامی در تعاملات اجتماع
::وحدت امّت اسلامی از نظر امام سجّاد (ع) و ارتباط آن با دیدگاه محقّقان دین در عصر حاض
::فرهنگ ايراني
::اندیشه های میرزای نائینی در کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه
::تجلّی قرآن در آینه ی اشعار استاد بهزاد
::شیوه های الگوبرداری نسل جوان از سیره علمی و عملی عالمان دین
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::مصادیق نوآوری و شکوفایی از منظر قرآن کریم
::نقش زن در تحکیم خانواده با تکیه به رفتار حضرت فاطمه (س) در زندگی خانوادگی و نمونه ای از اشعار فارس
::نوآوری در راهکارهای تبلیغی مباحث مهدویّت در جامعه و جهان معاصر
::شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ
::امام حسين (ع) احياگر سياست پيامبر (ص
::مفاهيم اجتماعي در شعر معاصر و كهن
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نماز و نیایش
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهادی
::بررسی علل شیوع ضدّ ارزش ها از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
::قرآن و بهداشت تن و روان
::نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)
::مضامین قرآن در دیوان صباحی بیدگلی
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::دیدگاه حضرت علی (ع) در تفسیر قرآن
::بازتاب مسایل اجتماعی در اشعار شاعر معاصر ابوتراب جل
::حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) بهترین الگوی زنان جهان
::کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهاد
::نقش تعلیم و تربیتی شادی در انسان از دیدگاه قرآ
::رباعی
::سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
::پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
::نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
::همسر آزاري و خشونت خانواده
::« عدالت و ارزش‏هاي انساني در عصر جهاني شدن »
::مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
::کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
::« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
::زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
::ویژگی های بارز شهید ثالث
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
::کتاب ها


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: زهرا خلفی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 56
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 1421
بازدید کل : 110760
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من زهرا خلفی خوش آمديد .لطفا جهت ترویج هرچه بهتر دین مبین اسلام و آشنایی جوانان عزیز میهن اسلامی با قرآن و اهل بیت و همچنین کتاب و مقالات چاپ شده این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید.همچنین برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد .


قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر

باسمه تعالی

قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر

مقدّمه

پیروزمندانه ترین وسیله ارشاد و رستگاری انسانها بهره گیری از بهترین الگوهاست و اسلام با توجّه به آگاهی نقش مهم و سازنده الگوها در تربیت افراد، انسانها را به پیروی از افرادی ممتاز که دارای موقعیّت خاصّ اجتماعی، فرهنگی هستند و می توانند برای سایر افراد به عنوان الگو و سرمشق پذیرفته شوند، سفارش می کند تا رفتار و سیره ی آنان را برای اصلاح خود به کار گیرند. این اسوه های ارزشمند و سرنوشت ساز، شیوه امر به معروف و نهی از منکر را سرلوحه ی گفتار، کردار، و رفتار خود قرار داده و در اجرای آن مجدّانه جدّی بلیغ ورزیده اند و در این راه با همّتی تحسین آمیز از جان و جاه و جلوه های زراندود زندگی گذشته و در انجام این واجب خطیر، خطرها به جان خریده اند. پیامبر اسلام (ص) و ائمّه ی معصومین که مصدر تمامی سجایای حسنه اخلاقند، از مجاهدان این دو واجب جلیل و جمیل اند که در انجام این وظیفه لحظه ای سستی و سهو به خود راه نداده اند. این افراد کامل همان رستگارانی هستند که به تعبیر قرآن در آیات 3 و 4 سورۀ عصر، ایمان آورندگان و انجام دهندگان عمل صالح و توصیه کنندگان به راستی و صبرند. آنان انسانها را به تطهیر نفس فرا می خوانند و رفتارهای زشت را نکوهش و تحقیر می نمایند.

امام حسین (ع) و قیام عاشورا گواهی گویا برای تأکید بر این امر است، زیرا که با هدف احیاء امر به معروف و نهی از منکر سر برافراشت. قیام خونین سیّدالشّهدا در کربلا نشان گر آن است که امام حسین (ع) عملاً و صراحتاً انگیزه ی قیام را عمل به این واجب برشمرده است.

هدف از این تحقیق بررسی امر به معروف و نهی از منکر در قیام عاشوراست که با مطرح کردن بخش های زیر به ذکر آن می پردازیم.

معنی کلمه حسین، مسائلی که موجب قیام امام حسین (ع) گردید، خطبه های امام حسین (ع) در ایّام مهادنه و روز عاشورا، بینش امام حسین (ع)، امر به معروف و نهی از منکر در تحلیل واقعه عاشورا از نظر استاد مطهّری، پیام امام حسین (ع)، شجاعت و شهامت در امر به معروف و نهی از منکر، سکوت و بی تفاوتی در برابر ظلم و استبداد جایز نیست، مراتب امر به معروف و نهی از منکر، امر به معروف و نهی از منکر موجب سلامت جامعه و انضباط اجتماعی است.

 

آزادی بیان، غیرت دین، ارتباط دوستانه بین مردم و نشانه ی فطرت بیدار متن

امام حسین (ع) آیینه ی تمام نمای پیامبر است و پیامبر نماد عاشق شیفته ی اصلاح انسانها و شیدای خلق و خوی حَسَنه و مُنزجر از زشتی ها و پلشت هاست. امام حسین (ع) که خود هم نام و هم زاد نیکویی هاست و معادل معروف ها و معرفت هاست هرگز نمی تواند منکرانی چون یزید ظالم ظلمت پرست پلید را که شعور و شرافت انسانیت خود را به زر ناسره فروخته و زندگی را در میان زر و رَز و هم نشینی با سگ و میمون می گذارند، در رأس امور مسلمین به عنوان خلیفه ی امّت مشاهده کند و دم بر نیاورد.

 

معنی کلمه حسین

دکتر محمّدرضا سنگری در یکی از سخنرانی هایشان می فرماید :

کلمه حسین یعنی چه؟ حسین یعنی خوب، هر وقت ما خوبی را میدان ندادیم، در قلبمان حسین (ع) را شهید کرده ایم. امروز شما چند تصمیم بد گرفتید به همان نسبت که تصمیم های بدی می گیرید به همان نسبت دارید حسین را شهید می کنید. این واقعیتی است که در زندگی ما اتّفاق می افتد.1

کربلا سراسر اسوه سرمشق و چراغ راه است. همان طور که پیامبر (ص) فرمودند «انّ الحسین مصباح الهدی» حسین چراغ هدایت است. یعنی هرگاه دچار تاریکی و ابهام شدید کسی که
می تواند راه را به شما نشان دهد حسین است و هرگاه در زندگی دچار طوفان و بحران می شوید، تنها کسی است که می تواند شما را به ساحل نجات برساند. 2

مسائلی که موجب قیام امام حسین (ع) گردید

قطع نظر از اینکه از امام حسین (ع) بیعت می خواستند و او حاضر نبود بیعت کند، و قطع نظر از اینکه مردم کوفه از او دعوت کرده بودند و اتمام حجّتی بر امام حسین (ع) شده بود و او برای اینکه پاسخی به آنها داده باشد آمادگی خودش را اعلام کرد، قطع نظر از اینها مسأله ی دیگری وجود داشت که امام حسین (ع) تحت آن عنوان قیام کرد، یعنی اگر از او تقاضای بیعت هم
نمی کردند باز قیام می کرد و اگر مردم کوفه هم دعوت نمی کردند باز قیام می نمود. آن مسأله چه بود؟ مسأله ی امر به معروف و نهی از منکر، مسأله ی اینکه معاویه از روزی که به خلافت رسیده است (در مدت این بیست سال) هر چه عمل کرده است برخلاف اسلام عمل کرده است، این حاکم جائر و جابر است، جور و عدوانش را همه ی مردم دیدند و می بینند، احکام اسلام را تغییر داده است، بیت المال مسلمین را حیف و میل می کند، خونهای محترم را ریخته است، چنین کرده، چنان کرده، حالا هم بزرگترین گناه را مرتکب شده است و آن اینکه بعد از خودش پسر شرابخوار قمارباز سگباز خودش را ] به عنوان ولایتعهد[ تعیین کرده و به زور سرجای خودش نشانده است. بر ما لازم است که به اینها اعتراض کنیم، چون پیغمبر فرمود :

اگر کسی حاکم ستمگری را به این وضع و آن وضع و با این نشانیها ببیند و اعتراض نکند به عملش یا گفته اش، آنچنان مرتکب گناه شده است که سزاوار است خدا او را به همان عذابی معذّب کند که آن حکمران جائر را معذّب می کند.3

امام حسین (ع) هنگامی که دید دین اسلام، ملعبه ی دست چنین تبهکار ظالمی قرار گرفته، قهرمانانه در برابر او قد عَلَم کرد و با اینکه یارانش کم بودند، فریاد برآورد : «من به عنوان قدرت طلبی و خوشگذرانی خروج نکرده ام، بلکه برای طلب اصلاح در بین امّت جدّم محمّد (ص) بیرون آمده ام وَ اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالمَعروفِ وَ اَنهی عَنِ المُنکَرِ : «می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم».

پیکرش را در برابر شمشیرها و نیزه ها قرار داد، گوئی می فرمود : «اگر دین محمّد (ص) جز به کشتنم، استوار نمی گردد، ای شمشیرها مرا بگیرید».

او عاشورای جاوید خونین را برپا کرد و با ایثار و فداکاری خود و یارانش به میدان جنگ با ظالمان رفت و از اسلام دفاع نمود و برای بیدارساختن مسلمین جهان، آخرین تلاش قهرمانانه را نمود و انقلاب عظیم او الگو و سرمشقی برای سایر انقلابهای بعدی بر ضدّ ستمگران در راه امر به معروف و نهی از منکر در طول تاریخ گردید.4

اگر به شعارها و کلمات امام حسین (ع) و یاران باوفای او در عاشورا نگاه کنیم، می بینیم که همه جا سخن از عشق به اسلام و مکتب است. امام حسین (ع) می فرماید : آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و جلو باطل گرفته نمی شود؟

در جای دیگر می فرماید : من جز برای اصلاح در دین جدّم قیام نمی کنم. و می فرماید : هدف از قیام من، امر به معروف و نهی از منکر است.

او در برابر سخنان برادرش محمّد حنفیه که می گفت به طرف عراق نروید! فرمود :
می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم تا به روش جدّم رسول خدا عمل کرده باشم.5

امام حسین (ع) در ایّام مهادنه (سوّم تا نهم محرّم) که در کربلا نه جنگ و نه صلح است و در این ایّام به تدریج نیروهای اعزامی کوفه به کربلا انبوه تر و شرایط برای جنگ آماده تر می شود، چندین خطبه ایراد می فرماید و با موعظه و اتمام حجّت، وظیفۀ ظفرمندانه و ظلم ستیزانه ی خود را که احیای امر به معروف و نهی از منکر است به نحو شایسته و شگرف و در حدّ اعلای شگفتی و شوریدگی به ثبوت می رساند. او تلاش می کند که با ایفای مسؤولیّتی که در قبال ارشاد قلبها دارد انسانهای غفلت زده را از خواب خرگوشی بیدار کند و آنانی را که مست و مخمور وعده و وعیدهای پوشالی ابن زیادها و یزیدیها گردیده اند، هوشیار و آگاه سازد.

 

خطبه های امام حسین (ع) در ایّام مهادنه و روز عاشورا

دکتر سنگری در مورد سخنان گران قدر امام حسین (ع) در این ایّام می فرماید :

این موعظه و اتمام حجّت، مجالی بود تا اگر قلبی مستعد بازگشت باشد یا امکان گشودن روزنه ای به قلمرو احساس و اندیشه ای باشد، دریغ نشود. امام پس از حمد الهی گفت : ای مردم سخن مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا درباره ی حقّی که بر شما دارم سخن بگویم که چرا این جا آمده ام. اگر سخنانم را پذیرفتید و باور کردید و انصاف دادید خوش فرجام و سعادتمند
می شوید و علیه من دستاویزی ندارید و اگر نپذیرفتید و منصفانه داوری نکردید با همدلان خود هرچه می خواهید بکنید و مهلتم ندهید. یاور من خدایی است که این کتاب (قرآن) را نازل کرده و او دوستدار شایستگان است ... .

امام لحظه ای درنگ کرد و پرسید : (با این همه که می دانید) برای چه خون مرا حلال
می دانید و با آن که بر پدرم بر حوض کوثر وارد می شوید و او مانند شترانی که از سر آب رانده شوند به دست خویش مردانی را از آب می راند و پرچم روز قیامت در دست جدّ من است؟

سپاه دشمن پاسخ داد : همه ی این ها را می دانیم امّا از تو دست برنمی داریم تا تشنه بمیری.

امام دستی بر محاسن خود کشید و فرمود : خشم پروردگار بر قوم یهود آن گاه سخت شد که گفتند عزیر پسر خداست و بر نصارا آن گاه که گفتند مسیح پسر خداست و بر مجوس آن گاه که آتش را به جای خدا پرستیدند و خشم خدا بر قومی که پیامبر خود را کشتند سخت است و بر این جمعی که قصد کشتن فرزند پیامبر خویش را دارند ... .

ای بدترین گروه با سرکشی خویش، مرزهای الهی را فرو شکستید و با پیامبر خدا نافرمانی کردید. آیا نمی دانید که جدّ من – پیامبر برگزیده ی خدا- شما را درباره ی من سفارش کرد؟ آیا زهرا مادرم و علی که برادر بهترین خلق خداست- پیامبر- پدرم نیست؟

به پاس جنایتی که کردید (می کنید) لعنت و خواری خدا بهره تان خواهد شد و آتش
افروخته ی جهنّم جایگاهتان خواهد بود.6

امام حسین (ع) در گفتگو با خواهرش امّ کلثوم که به امام عرض کرده بود در مورد منزلت جدّ و پدر و مادر و برادر خود با سپاهیان عمر سعد سخن بگوید و آنان را ارشاد نماید فرمود : تذکّر دادم و نپذیرفتند، اندرز دادم و نشنیدند. آنان هیچ آهنگی جز کشتن من ندارند و شما را بایسته است که مرا بر این خاک پایدار ببینید ولی شما بانوان را به تقوای خداوند که پروردگار خلایق است و صبر بر بلاها و پنهان کردن نزول مصائب توصیه می کنم و جدّ شما- که در فرموده اش خلافی نیست- به این نوید داده است، شما را به خدای یگانه ی بی نیاز می سپارم.

و نیز امام حسین (ع) خطاب به خواهرش زینب (س) فرمود : خواهرم، شکیبایی ات را شیطان از تو نرباید. آن گاه امام گریست و فرمود : اگر قطا [پرنده] را در آشیانه اش آرام بگذارند آسوده می خوابد خواهرم بدان که اهل زمین می میرند. اهل آسمان نیز به جای نمی مانند همه چیز هلاک می شود؛ جز خداوندی که آفریدگان را آفرید. وی به قدرت خویش انسان ها را از گور
برمی انگیزد و بازمی گرداند. او یگانه و بی همتاست.  جدّ من از من بهتر بود. پدرم، ماردم و برادرم از من بهتر بودند (همه از دنیا رفتند) و من و هر مسلمانی به پیامبر اقتدا می کنیم. خواهرم! تو را سوگند می دهم که چون کشته شدم، گریبان چاک نزنی، روی خود نخراشی، ناله و فریاد بلند نکنی.7

امام حسین (ع) در روز عاشورا، لحظه به لحظه و تا آخرین نفس از مسؤولیّت سترگ خود که هدایت و سازندگی افراد بود شانه خالی نکرد و با گفتار و عمل خود خورشیدوار انوار امر به معروف و نهی از منکر می افشاند و با شوریدگی و شوق از انسانیّت و آزادگی سخن می راند.

حضرت در صبح عاشورا پس از آمادگی شبانگاه، زمزمه ها و تهجدها، جهت امان طلبیدن و تأخیر انداختن حادثه به یارانش چنین فرمودند : برای خدایمان نماز بگذاریم و دعا بکنیم. حضرت دعا و استغفار را دوست دارند. پس از یک شب بزرگ شبی که برایش تعبیری جز لیلة القدر نداشت، شبی که لیلة القدر تاریخ اسلام است ... .

صبح عاشورا وقتی که «شمربن ذی الجوشن» به حسین (ع) نزدیک شده و ناسزا و جملات تلخی گفت امام نیز او را تحقیر نمود و فرمود : این کیست که در میدان آمده است و حرف
می زند؟ امام او را کاملاً می شناخت. یاران گفتند : این همان آدمی است که بر هفتاد شعبه خدا را می پرستد و وجودش هفتاد شاخه و برگ دارد؛ او انسانی متزلزل «مُذبذب» و سردرگم است. در این موقع «مسلم بن عوسجه» که به شمر خیلی نزدیک بود به امام گفت : او در تیررس من است؛ به من اذن دهید تا کارش را تمام کنم؛ آن چنان تیر بر دهانش بزنم که کلام در دهانش بخشکد. امّا امام فرمودند : نه! ما آغازگر جنگ نخواهیم بود.8

 

بینش امام حسین (ع)

امام حسین (ع) در نامه ی کوتاهی که از کربلا به بنی هاشم، به محمّدبن حنفیه و دیگران نوشت، بینش خود را نسبت به عظمت خالق و کوچکی دنیا مشخّص نمود. از این بینش امام
می توان دریافت که قیام امام حسین (ع) مبارزه با حکومت غیرمشروع یزید و نهی از منکر بوده است که آقای دکتر رفیعی در سخنرانی عاشورایی خود چنین بیان می دارد :

این نامه بسیار جالب است و خیلی کوتاه نوشته شده که برادرم! یا بنی هاشم! بدانید کان الدّنیا لم تکن و کان الآخره لم کذب. هر کسی می خواهد حسین را بشناسد در همین یک جمله بشناسد. من که حسینم (ع) فکر می کنم، اصلاً از اول دنیا نبوده، پنجاه و چند سال عمر کرده ام، فکر
می کنم اصلاً دنیا نبوده! کان دنیا لم تکن. حالا ده سال دیگر هم من با یزید بیعت می کنم آخرش چه؟ اینکه بعضی ها گفته اند، امام حسین به خاطر درخواست یزید به کربلا آمده، من عرض
می کنم نه! یزید هم نمی دانست، امام حسین مبارزه می کرد! چون نفس آمدن یزید غیرمشروع بود. امام با چیز غیرمشروع موافقت نمی کرد. گفتند اگر می دانست شهید می شد پس چرا آمد؟ اینکه می دانست شهید می شود، دلیل نمی شود، ابا عبدالله (ع) می دانست این شهادت جامعه را بیدار خواهد کرد! حداقل چهار نهضت دیگر به فاصله کمتر از ده سال اتّفاق افتاد در مدینه، کوفه، مکّه، دو، سه سال بعد هم بساط یزید برچیده شد. شامی ها بیدار شدند. امام می خواست مردم بیدار شوند، اصلاحات جدید شود، اصلاحاتی که ممکن بود منجر به شهادت ایشان هم بشود.

دکتر رفیعی در ادامه ی سخنرانی خود سومین بینش حسینی را عزّت و پرهیز از ذلّت  و چهارمین بینش را سهولت مرگ و سرانجام پنجمین بینش حسینی را در حادثه عاشورا، تکلیف و وظیفه می شمارد و می گوید : گاهی تکلیف اقتضای صلح دارد. امام حسین (ع) ده سال با معاویه در صلح بود و گاهی هم تکلیف جنگ را اقتضا می کند.9

این تکلیف و وظیفه همان مسألۀ تکلیف امر به معروف و نهی از منکر است که امام حسین (ع) در حدّ کمال و اعلا به آن می پردازد.

 

امر به معروف و نهی از منکر در تحلیل واقعه عاشورا از نظر استاد مطهّری

استاد مرتضی مطهّری در کتاب حماسیه حسینی در تحلیل واقعه ی عاشورا و نهضت امام حسین (ع) و مسألۀ امر به معروف و نهی از منکر می گوید :

عنصر امر به معروف و نهی از منکر به نهضت حسینی ارزش داد، اما حسین هم به امر به معروف و نهی از منکر ارزش داد. امر به معروف و نهی از منکر، نهضت حسینی را بالا برد ولی حسین (ع) این اصل را به نحوی اجرا کرد که شأن این اصل بالا رفت؛ یک تاج افتخار به سر اصل امر به معروف و نهی از منکر نهاد. خیلی ها می گویند امر به معروف و نهی از منکر می کنیم. حسین هم اوّل مثل دیگران فقط یک کلمه حرف زد، گفت : «اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعروفِ وَ اَنهی عَنِ المُنکرِ وَ اَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ اَبی».

این جمله دوّم خیلی باید شکافته شود. این جمله در آن تاریخ، معنی و مفهوم خاصی داشته است. چرا امام حسین بعد که فرمود می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم، اضافه کرد
می خواهم سیر کنم به سیرۀ جدّم و پدرم؟ ممکن است کسی بگوید همان گفتنِ امر به معروف و نهی از منکر کافی بود؛ مگر سیره جدّ و پدرش غیر از امر به معروف و نهی از منکر بود؟ جواب این است که اتّفاقاً بله.

سخن امام حسین که فرمود : « اَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ اَبی» می خواهم سیره ام سیرۀ جدّ و پدرم باشد، یعنی نه سیرۀ ابوبکر، نه سیرۀ عمر، نه سیرۀ عثمان و نه سیرۀ هیچ کس دیگر. این است که در حادثه عاشورا، ما در امام حسین (ع) جلوه هایی می بینیم که نشان می دهد علاوه بر مسأله امر به معروف و نهی از منکر و مسأله امتناع از بیعت و مسأله اجابت دعوت مردم کوفه، کار دیگری هم هست و آن این است که می خواست سیرۀ جدّش را زنده کند.10

در زیارت نامه ی اباعبدالله (ع) می خوانیم که : «اَشهدُ أَنّکَ قَد اَقَمتَ الصّلاةَ و آتیتَ الزّکاةَ و اَمَرتَ بالمعروفِ و نَهیتَ عَنِ المُنکَر». امام حسین (ع) در کنار اقامه نماز و پرداخت زکات در مورد امر به معروف و نهی از منکر اهتمام می ورزد.

 

پیام امام حسین (ع)

در مقاله کربلا، آیینه تمام نمای قرآن پیام امام حسین (ع) چنین بیان شده :

پیام امام حسین (ع) هم، ادعوکم الی سبیل الرّشاد (همه شما را به راه رشد دعوت می کنیم) است. یعنی من همان قرآنم. به قول سلمان هراتی که خدایش رحمت کند اگر قرآن واژه است؛ حسین تبلور و تجسّم هیأت واژگان قرآن است. هر که قرآن بخواند حسین و هر که حسین بخواند قرآن خوانده است. اگر روی حسین (ع) را به واژه درآوریم قرآن و اگر هیأت قرآن را در یک وجود جستجو کنیم به حسین (ع) می رسیم.

کربلا امر به معروف و نهی از منکر است. صمیمیّت و اخوّت است، عبادت و خدامحوری است. بیدادستیزی و عدالت خواهی است. فتوّت و جوانمردی است. صبوری و پافشاری بر حقیقت است و این ها روح قرآن است. پیام های روشن قرآنی است. پس کربلا تجسّم قرآن است.

مراسمات و روضه هایمان از فضای رشدی که باید فراهم بشود کم بهره یا بی بهره است. موضوع دیگر عبارت از این است که قرآن، بنا به فرموده خداوند متعال در همین کتاب آسمانی شفاست و نُنَزّلُ من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین، و شفا درجایی مطرح است که بیماری مطرح باشد. چنان چه اصلاح در جایی بیان می شود که فساد وجود داشته باشد.

ابا عبدالله (ع) بزرگترین طبیب و شفادهنده تاریخ است. در وصیّت نامه خود که به هنگام حرکت به برادرش محمّد حنفیه سپرده است، می فرماید : انی لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و انّما ارید لطلب الا صلاح فی امّة جدّی؛ یعنی می خواهم تومورهای فاسد درون جامعه را از تن آن بیرون بکشم. می خواهم جامعه را سالم کرده به آن شفا بدهم. بنابراین ابا عبدالله (ع) هم شفا است و جالب این که گفته اند طین القبر الحسین شفاء حتّی تربت ابا عبدالله (ع) هم شفاست، یعنی انسان گاه آن قدر عظمت می یابد که اثر وجودی اش بر روی خاک می ماند. تربت حسینی مثل فرهنگ حسینی شفابخش است.11

 

شجاعت و شهامت در امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر شجاعت می خواهد و انسان های با شهامت در دفاع از حق و نهی باطل از هیچ قدرتی جز خدا واهمه ندارند. تحقیر دشمن متکبّر و تکریم و تمجید سجایای نیکو سیره و شیوه عاشوریان است. در مقاله ویژگی یاران اباعبدالله آمده است که :

ما لازم است دشمن را تحقیر کنیم چون دشمن را غرور کاذب و باورهای غلطش به میدان
می آورد؛ این غرور کاذب را باید تحقیر کرد و شکست. ابودجانه یار پیامبر (ص) در صحنه ی جنگ بدر (یا شاید احد) شمشیرش را از کمر درآورده بود و با غرور خاصّی راه می رفت مرتّب شمشیر را تکان می داد و با ژست خاصّی حرکت می کرد، یاران نگاهش می کردند و می خندیدند؛ پیامبر (ص) فرمود : «تکبّر در همه جا بد است امّا در مقابل دشمن، باید تکبّر داشته باشی». «اَلتَّکبُّرُ عِندَ المتکبّر عباده؛ تکبّر در مقابل متکبّر یک نوع عبادت است». صدای شکستن استخوان یزید و ابن زیاد در کوفه و شام به گوش رسید؛ زینب (س) آن ها را تحقیر کرد و گفت : «یابن مرجانه، یابن الطُّلقاء، پسر آزاد شده»، این شیوه ی همه ی یاران اباعبدالله است دشمن را می شکنند. زمانی که دشمن مغرورانه، گستاخانه و متکبّرانه سخن می گوید باید تحقیرش کرد.

هرگاه حقّی دیدیم، از آن دفاع کنیم و نترسیم و نگوییم به دردسرش نمی ارزد، بعداً برای من مشکل درست خواهد شد، تاوان این مسأله را باید داد، دین ما به ما آموخته است که «آن گاه که قرار است از مظلوم و از حق دفاع کنید باید جان هم به میدان بیاورید و از همه ی هستی تان بگذرید».

می گویند وقتی مسلم را دستگیر کردند، امان دادند و بعد از امان دادن معلوم شد که نیرنگ به کار برده اند، با دستان بسته او را به سمت قصر می بردند که یک جوان ایرانی بصری از جا برخاست (بعضی ها با تردید این قضیه و ماجرا را نقل کرده اند)، آهنگر بود، پتکش را برداشت و خواست با پتک از مسلم (ع) دفاع کند. فریاد می زد مظلوم است و من از مظلوم دفاع می کنم؛ «کونوا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً؛ دشمن ظالم و پشتوانه ی مظلوم باشید». حداقل همدلی و همراهی کنید. «هر کسی ستمی ببیند و نخروشد، خداوند او را با ظالم محشور می کند». این از جملات شاخص و بارز اباعبدالله (ع) است. زمانی که امام با عبیدالله بن حُرِّ جعفی در نزدیکی های کربلا برخورد می کند، از او دعوت به همراهی می کند امّا او نمی پذیرد، امام فرمود : «پس دور شو تا صدای مظلومیت مرا نشنوی، اگر صدای مظلومیت من به گوشت رسید و به یاری من نیامدی، خدا در همان جا که شمشیرزنان ستمکار کربلا را در آتش می اندازد تو را هم خواهد انداخت و تو را با آن ها محشور می کند». تماشاگر صحنه ی باطل که برنمی خروشد معادل کسی است که ستم می آفریند. ما حق سکوت نداریم، راضی به فعل قومی، مثل انجام دهنده ی آن است.

در جریان قوم حضرت صالح (ع) و نابودی این قوم، گفته اند، شش نفر بیشتر ناقه را پی نکردند امّا تمام این قوم نابود شدند. وقتی از معصوم سؤال می کنند چرا؟ می فرماید : «آن ها تماشاگر بودند، عکس العمل به خرج ندادند، مانع نشدند و خداوند با پی کنندگان شتر محشورشان نمود.» حق ندارید بدی ببینید و عکس العمل به خرج ندهید.12

 

سکوت و بی تفاوتی در برابر ظلم و استبداد جایز نیست

نویسنده کتاب «چرا حسین قیام کرد» در مورد علّت اعتراض امام حسین (ع) به حکومت یزید می گوید : سیّدالشهدا (ع) دید که اگر اینجا سکوت کند معنی سکوتش این است که این روش هم طبق مقرّرات اسلام درست است، آن را تصویب و امضاء نموده است، چون اصل حکومت در اسلام آن طور که خدا معیّن و قرآن تصریح نموده حکومت قانون است. قانون خدایی و حکومت پروردگار بعد پیغمبر خود زمام امور را در دست دارد چون مبلّغ و بیان کننده و مجری قانون است بعد از خودش هم به دستور پروردگار کسانی را که قانون را بهتر می فهمند و بهتر تفسیر و اجرا می کنند معیّن کرده و نام برده و وصیّت کرده است.

اگر حسین (ع) قیام نمی کرد عموم جوامع اسلامی از حکومت استبدادی یزید و معاویه و جانشینان یزید از مروانها و عبدالملک ها و ولیدها دفاع می کردند این هم صورت اسلامی به خودش می گرفت. این بود که سیّدالشّهدا (ع) قیام کرد و با کشته شدن خودش روشی را که
بنی امیّه از شش سال بعد از خلافت عثمان شروع کرده بودند تا به کلّی اساس اسلام را در همه ی مراحلش زیر و رو کنند و در زمان معاویه به اوج خودش رسید و در زمان یزید دیگر فاتحه اسلام خوانده می شد.

سیّدالشّهدا (ع) قیام کرد تا با قیام خودش به مردم بفهماند که این روش، روش اسلامی نیست. خلافت اسلامی مقامی است بسیار بزرگ. هم دینی و هم دنیایی است. خلیفه اسلام باید بتواند قدم جای قدم پیغمبر بگذارد و هم زمامدار و هم پیشوا و رهبر دینی امّت است ولی شجره خبیثه
بنی امیّه معاویه و یزید و جانشینانشان اینها مردمی هستند جابر و ستمگر و غاصب و اعمالشان را نباید در ردیف اعمال مسلمین و احکام اسلامی قرار داد تا چه رسد به اعمال پیشوایان دین. باید گفت حسین بلکه اسلام را زنده کرد و حتّی انحراف بعد از پیغمبر و حکومت شورای قلابی و خلافت غاصبانه دیگران را نیز به مردم شناساند.13

در کتاب روز دهم 1 در مقاله ای تحت عنوان «عاشورا، علل، عوامل و درسها» امر به معروف و نهی از منکر را یکی از ویژگی های قیام از دیدگاه امام حسین (ع) معرّفی می کند و در این مورد می گوید :  

یکی دیگر از جنبه های قیام آن حضرت فریضه ی امر به معروف است که در نامه ی مشهور خود به محمّدبن حنفیه آن را گوشزد نموده است. همچنین همان روزهای پیشنهاد بیعت از سوی ولید به امام حسین (ع)، امام به کنار قبر رسول (ص) آمد و دو رکعت نماز خواند و دست بر دعا برداشت : «بارالها من معروف را دوست دارم و از منکر بیزارم و از تو می خواهم ای صاحب عظمت و نیکی به حق این قبر و کسی که در آن آرمیده است، در این راهی که انتخاب کرده ام رضای تو باشد.» نکته ی قابل توجّه این است که وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر، قبل از پیشنهاد بیعت یزید به امام حسین (ع) مقرّر شده بود و این مقرّری بر اساس آیه ای از قرآن بود که خداوند فرمود : «وَلتَکن مِنکم اُمّة یدعون اِلی الخَیر وَ یأمُرون بِالمعروف وَ ینهَونَ عَنِ المُنکر و اُولئک هم المُفلِحون» و با توجّه به وضعیت جامعه ی اسلامی در زمان امام حسین (ع) این وظیفه بیش از پیش احساس می شد. آن قدر این مسأله برای حضرت اهمیّت داشت که در منزل بیضه خطاب به لشکر حر چنین فرمود : «هر کس سلطان ظالمی را ببیند که حرام خدا را حلال دانسته، عهد الهی را نقض کرده، مخالف سنّت پیامبر (ص) است و با بندگان خدا با جور و ستم عمل
می کند و اگر شخص بیننده، به وسیله ی گفتار و کردارش آن را تغییر ندهد، بر خداوند حق است که او را به دوزخ افکند. این ها (یزید و ...) با شیطان قرین شدند و اطاعت خدا را رها کردند، فساد را رواج داده اند، حدود خدا را تعطیل کرده اند، فیء را برای خود قرار داده اند، حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نموده اند، و من سزاوارتر از همه برای این تغییر هستم» و نیز در جای دیگر فرمود : «می بینید که اوضاع دنیا دگرگون شده، زشتی ها آشکار و نیکی ها رخت بربسته است. از فضایل انسانی جز اندکی، مانند قطرات ته ظرف آب، باقی نمانده است. مردم در زندگی ذلّت باری به سر می برند. آیا نمی بینید که به حق، عمل و از باطل، روی گردانی نمی شود؟»14

 

مراتب امر به معروف و نهی از منکر

روشن است که امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است و امام حسین (ع) با رعایت مراتب به مرحله ی نهایی آن اقدام نمود.

موضع گیری (کلی) راجع به امر به معروف به چهار صورت است :

  1. معروف و منکر را می شناسد، خود بدان عمل می کند و این فریضه را در قبال دیگران انجام می دهد.
  2. معروف را معروف و منکر را منکر می داند، خود بدان عمل می کند امّا امر به معروف و نهی از منکر نمی کند.
  3. معروف را معروف و منکر را منکر می داند ولی بدان ملتزم نیست، یعنی باور دارد ولی عمل نمی کند.
  4. معروف را منکر و منکر را معروف می داند و مورد عمل قرار می دهد، یعنی باورها تغییر کرده است.

در مورد اوّل، ایده آل و مطلوب است ولی در مورد دوّم و سوّم، می توان با پند و نصحیت و موعظه، مسأله را حل کرد و در مورد چهارم که در باورها تغییر به وجود آمده جز با ایجاد تغییر ماهوی و انقلاب، نمی توان به اصلاح، دست یافت. احوال مردم هم عصر امام حسین (ع) از نوع چهارم بود و از این رو جز با انقلاب خونین، آن هدف حاصل نمی شد.15

 

امر به معروف و نهی از منکر موجب سلامت جامعه و انضباط اجتماعی است

آقای قرائتی در تفسیر نور در مورد امر به معروف و نهی از منکر می نویسد :

امر به معروف، نشانه ی عشق به مکتب، عشق به مردم، علاقه به سلامتی جامعه و نشانه ی و نظارت عمومی و حضور در صحنه است.

امر به معروف و نهی از منکر، سبب تشویق نیکوکاران، آگاه کردن افراد جاهل، هشدار برای جلوگیری از خلاف و ایجاد نوعی انضباط اجتماعی است. قرآن می فرماید : شما مسلمانان بهترین امّت هستید، زیرا امر به معروف و نهی از منکر می کنید.16  

 

 

 

 

نتیجه

قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف و نهی از منکر بود «انّما خرجتُ لطلب الاصلاح فی امّة جدّی ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر».

بهترین ذخیره در بازار هستی ایمان و عمل صالح و سفارش کردن دیگران به حق و صبر است و امام حسین (ع) با توجّه به آیات « وَ تواصَوا بالحقِّ وَ تواصوا بالصّبر» دیگران را به ایمان و عمل صالح سفارش کرده، از مفاسد و انحرافات بازداشت. او در گسترش حق ها و برچیدن سفره ی مفاسد و منکرها کوشید و تا مرحله ی شهادت خود و اهل بیت و یاران وفادارش پیش رفت و به خوبی آگاه بود که هر کس در برابر ظالم به وظیفه ی خود عمل کند، دیگر هیچ کس میدانی برای ظلم کردن نمی یابد.

امام حسین (ع) با اهرم نیرومند نهی از منکر برای ریشه کن کردن فساد در جامعه استفاده کرد و با تذکّر و تنبّه و توجّه مردم را به حال خود وانگذاشت و در برابر کژیهای جامعه با هشدار و اعتراض، مخالفت خود را ابراز داشت. او امر به معروف و نهی از منکر را یک تکلیف عمومی و نظارت همگانی برای افراد اجتماع می دانست و با رفتار خود نشان داد که اگر این دو وظیفه تعطیل گردد، فساد اخلاقی و اجتماعی و انحرافات دیگر از هر سو به سوی جامعه سرازیر خواهد شد و همچون خوره درون انسانها را فرسوده و متلاشی می کند. امام حسین (ع) تلاش می کرد که مدینۀ فاضله ای را قالب ریزی کرده تا جمیع شئون را به سوی سنّت و قوانین خداوند سوق دهد و در واقع در پی استقرار نظام توحیدی و ارتکاز آن بود.

 

 

من ا... التّوفیق

            زهرا خلفی ـ عضو هیأت علمی

                                                                                        دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول

 

پانوشت ها

  1. مجموعه سخنرانی عاشورایی در پاریس، ص 3
  2. همان، ص 20
  3. سیری در سیره ی ائمّه ی اطهار (ع)، صص 82، 83
  4. امر به معروف و نهی از منکر، آیت الله نوری همدانی، ص 257
  5. امر به معروف و نهی از منکر، محسن قرائتی، صص 139، 174
  6. همگام با کاروان حسینی، صبح عاشورا، پیش از نبرد، صص 10، 12، 14
  7. همگام با کاروان حسینی، کربلا، ایّام مهادنه (اوّل تا نهم محرّم)، صص 25، 29
  8. روز عاشورا، صص 1، 2
  9. سخنرانی عاشورایی، صص 5، 10

10.حماسه حسینی، جلد اوّل، صص 140، 153، 159

11.کربلا آینه تمام نمای قرآن، صص 8 تا 10

12. ویژگی یاران اباعبدالله (ع)، صص 6، 7

13.چرا حسین قیام کرد، صص 66 تا 69

14.روز دهم 1، صص 91 تا 93

15.همان کتاب، ص 93

16.تفسیر نور، جلد نهم، ص 264

 

 

 

 

 

 

منابع و مآخذ

  1. امر به معروف و نهی از منکر، آیت الله حسین نوری همدانی، مترجم، محمّد محمّدی اشتهاردی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ هشتم، 1379
  2. امر به معروف و نهی از منکر، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اوّل، زمستان 1375
  3. تفسیر نور، جلد نهم، محسن قرائتی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ دهم، بهار 1386
  4. چرا حسین قیام کرد، محمّدتقی شریعتی، تهران، انتشارات بعثت
  5. حماسه حسینی، جلد اوّل، مرتضی مطهّری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ پنجاه و سوّم، اردیبهشت 1386
  6. روز دهم 1، مجموعه مقالات عاشورایی با مقدّمه محمّدرضا سنگری، انتشارات خورشیدباران،‌چاپ اوّل، زمستان 86
  7. روز عاشورا، محمّدرضا سنگری، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، دزفول
  8. سخنرانی عاشورایی، دکتر رفیعی، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، دزفول
  9. سیری در سیره ی ائمّه ی اطهار(ع)، مرتضی مطهّری، انتشارات صدرا، چاپ بیست و سوّم، مرداد 1382

10.کربلا، آینه تمام نمای قرآن، محمّدرضا سنگری، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، دزفول

11.مجموعه سخنرانی عاشورایی در پاریس، محمّدرضا سنگری، مؤسّسه فرهنگی، هنری فرهنگ عاشورا،‌ دزفول، 1387

12.ویژگی یاران اباعبدالله (ع)، سخنرانی عاشورایی، محمّدرضا سنگری، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، دزفول

13.همگام با کاروان حسینی، صبح عاشورا، پیش از نبرد، محمّدرضا سنگری، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، دزفول

14. همگام با کاروان حسینی، کربلا، ایّام مهادنه (اوّل تا نهم محرّم) محمّدرضا سنگری، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، دزفول

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مقالات ، قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر، ،
:: برچسب‌ها: قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر,

نوشته شده توسط زهرا خلفی در دو شنبه 16 شهريور 1394


:: پنجمین کتاب منتشر شده از اینجانب:
:: زن در قرآن (انگلیسی)
:: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: ویژگی های بارز شهید ثالث
:: زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
:: « انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
:: کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
:: مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
:: عدالت و ارزشهای انسانی در عصر جهانی شدن
:: همسر آزاري و خشونت خانواده
:: نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
:: پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
:: سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
:: رباعیات
:: نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)





به وبلاگ من خوش آمدید




:: ارديبهشت 1403;
:: تير 1402;
:: خرداد 1396;
:: مهر 1394;
:: شهريور 1394;

آبر برچسب ها

دانشگاه , زهرا خلفی , الگو , رفتار , پیامبر , قرآن , دشمن , شناسایی , سیره معصومین , اسلام , دشمنان ایران , رهبر , دانلود , دانلودکتاب , دانلودمقاله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by zahrakhalafi